داد را در نای خود مجنون کنم

داد را در نای خود مجنون کنم
گوش عالم از غمش محزون کنم
میزنم آتش به هیزم های دل
جسم بی روح ستم افسون کنم
عشق خفته بدل سرد زمین
با صدای ناله ام بیرون کنم
دٌر هستی که شده گم در زمین
من برون از گنجه قارون کنم
شد بنفشه زین شجاعت در عجب
من همانم  قلب شب در خون کنم

فاطمه آقاخانی نژاد

دلم یک شعله میخواهد

دلم یک شعله میخواهد
زنم بر هیزم افکار خاموشم
کند آواز
این آتش
که خوابیده به زیر
تلی از خاکستر عمرم
و..............
اکنون شعله‌ها از زیر خاکستر
سرودی داغ میخواند

فاطمه آقاخانی نژاد

Shabahang_Gifs_Lines_Flowers_تصاویر_متحرک_شباهنگ_خطوط جداکننده_گل ها

ای باغبان که

ای باغبان که
نشسته ایی
بی خیال ومست
تیغ خزان
نشسته برگلوی باغ تو
آتش بریز
بر خزان این خزان
تا گل دهد این باغ
به وقت سال نو


فاطمه آقاخانی نژاد