تو، از نقش چین آسمان آمده ای!

تو،
از نقش چین آسمان آمده ای!
آفتاب نگاهت،
روشنایی بخشیده چشمانم را
عطر گلی،
روی دامن صبح می روید
و عشق،
در حصار پنجره، لبخند می زند!
تو از زبان مهربانی
بوسه می گیری!
و روز در جریان نگاهت
اتفاق خواهد افتاد ...


#عرفان_یزدانی

دلم می خواهد نیما بخوانم تو گوش کنی

دلم می خواهد
نیما بخوانم تو گوش کنی
فروغ بخوانم لبخند بزنی
دیوان شمس بخوانم
ادیبانه نگاهم کنی
و گاهی
بند کنم به غزل های منزوی
تا در کلامت
شیطنتی بچه گانه موج بزند
و با بوسه ای غافلگیرم کنی
من هنوز نگفته ام
چه قدر به این عصرانه ها
که با هم شعر می نوشیم
از کلام هم
دل خوش کرده ام


عرفان یزدانی

تو، از نقش چین آسمان آمده ای!

تو،
از نقش چین آسمان آمده ای!
آفتاب نگاهت،
روشنایی بخشیده چشمانم را
عطر گلی،
روی دامن صبح می روید
و عشق،
در حصار پنجره، لبخند می زند!
تو از زبان مهربانی
بوسه می گیری!
و روز در جریان نگاهت
اتفاق خواهد افتاد ...


#عرفان_یزدانی

دلم می خواهد،...

دلم می خواهد،...
نیما بخوانم، تو گوش کنی...
فروغ بخوانم، لبخند بزنی!
دیوان شمس بخوانم...
ادیبانه نگاهم کنی!
و گاهی
بند کنم به غزل های منزوی،
تا در کلامت،...
شیطنتی بچه گانه، موج بزند!
و با بوسه ای غافلگیرم کنی!
من هنوز نگفته ام،...
چه قدر به این عصرانه ها...
که با هم شعر می نوشیم؛ ...
از کلام هم...
دل خوش کرده ام!

عرفان_یزدانی

عشق باش

عشق باش
بپیچ در تنم
خورشید باش و مرا بسوزان
بیداد لبخندهای توام
آغوش صبحت را به رویم بگشا
می خواهم در ییلاق گرمسیری چشمانت
اتراق کنم ...

عرفان یزدانی