ز خویش کوچ کرده ام به شوق آشیانه ات

ز خویش کوچ کرده ام به شوق آشیانه ات

به شوق بوسه های گاه گاه بی بهانه ات

من از دو میوه ی لبت فریب خورده ام ببین

هبوط می کند سرم به روی خاک شانه ات

چنان کتیبه ها خدا تو را نوشت و مشکل است

گره گشایی از رموز زلف محرمانه ات

کمر به فتح موی تا کمر رسیده بسته ام

چگونه است با سپاه دست من میانه ات؟

"به تارهای موی او بداهه زخمه می زنم"

"بخواب" ساز من به بخت پوچ بی ترانه ات

سینا سازگاری اردکانی