بهای سنگینی دادم تا
بفهمم کسی که قصد ماندن ندارد را
باید راهی کرد !
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بعضی آدمها عین یک گل نایاب هستند...!
دیگران
به جلوهشان حسد میبرند،
خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد!
تمام درخشش آفتاب و تری هوا را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده.
برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته..!
به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلاً نباش...!
سیمین_دانشوری
گفت:
آدم با کسی در زندگی های قبلی خود دمخور بوده، بعد از او جدا شده.
هی به این دنیا میآید تا او را پیدا کند...
فراق میکشد و انتظار میکشد. وقتی پیدایش کرد مگر میتواند ولش کند؟!
سیمین_دانشور
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن.
به رفتن که فکر میکنی اتفاقی میافتد که منصرف میشوی،
میخواهی بمانی رفتاری میبینی که انگار باید بروی،
و این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است...
سیمین دانشور