و من تمام شب را لب پنجره اتاقم

و من تمام شب را
لب پنجره اتاقم
رو به تمام حسرت هایم
گذراندم
تا که صبح سپید
گنجشکک تنهاتر از خودم
جیک جیک کنان
مرا به امید دعوت کرد..
همان پنجره ی غمگین دیشبم
مرا به تماشای گنجشک های صبح
دعوت کرد...


سید ادریس محمدی