با سرانگشت ...

با سرانگشت ...
همه ی نت های تنم را...
می نوازی ...
و من...
می رقصم و...
آواز می خوانم
به ردیف بوسه ها که می رسی...
روی ملودی عشق...
دلم کوک می شود...
کوکِ کوک...


سوسن_درفش

دوستت دارم را

دوستت دارم را

قُرص و محکم می‌خواهم

پدر مادر دار ...

از همان‌هایی که بوی

عشق‌های قدیمی می‌دهد


مزه‌ی چای زعفران

در استکان‌های کمر باریک

نُقل پهلو ...

از همان‌هایی که

مزه‌اش می‌ماند زیر دندان

می‌نشیند ته ته دلت

برای همیشه ...

#سوسن درفش

و چشم های تو...

و چشم های تو...
همان کافه ی دنجی است که...
قهوه هایش حرف ندارد...

سوسن_درفش

دروغ می گفت

دروغ می گفت
اندازه ی سر سوزنی دوستم نداشت
همیشه سَر و تَه عشق را
با بوسه هم می آورد
ولی حواسش به چشم هایش نبود
حواسش نبود که
عاشقی باید از چشم ها بیرون بزند
نه از لب ها


سوسن درفش

رنگ صدای تو را دوست دارم

رنگ صدای تو را دوست دارم
رنگ صدای تو سپید است
سپیدِ مایل به عشق
با رگه هایی از آفتاب و باران
حرف بزن
من به ملودی خوش آب و رنگِ
صدای تو
دل بسته ام


سوسن درفش

پاییز منم ...

پاییز منم ...
وقتی خاطرات تو
برگ به برگ
رنگ به رنگ در من رهاست
پاییز منم ...
وقتی خیابان ها را
بی تو قدم می زنم
و باران امانم را بریده است

سوسن درفش

بوسه های تو

بوسه های تو
آغشته به سمی ست به نام عشق
سمی که سر آخر
از پای در می آوردم
و من یک روز
در حالی که در آغوش توام
و لبخند می زنم
عاشقانه خواهم مرد

سوسن درفش

رنگ صدای تو را دوست دارم

رنگ صدای تو را دوست دارم
رنگ صدای تو سپید است
سپیدِ مایل به عشق
با رگه هایی از آفتاب و باران
حرف بزن
من به ملودی خوش آب و رنگِ
صدای تو
دل بسته ام


سوسن درفش

زن موسیقی ست

زن موسیقی ست
نت به نت عشق
سمفونی آرامی که همه ی تو را می برد
تا مرز بوسه و آغوش
جایی که با هر دوستت دارم
مست می شوی
رها
میان زمین و آسمان ها


سوسن درفش

این روزها... حکایت من و عشق...

این روزها...
حکایت من و عشق...
حکایت زمستان و زردآلو ست...
وسط سرما و برف و بوران...
دلم هوس آغوش کسی را دارد...
که نمی آید...
که نمی رسد...
که نیست...

[ سوسن درفش ]