دستهایت را که گم کردم

دستهایت را که

گم کردم

به دیوارها

آگهی زدم :

از یابنده تقاضا می کنم

بمیرد ...!!!


زانیار برور

از «تو» ممنونم

از «تو» ممنونم
که دوستت دارم!
تو میتوانستی جورِ دیگری باشی،
جوری که...
هرگز نتوانم دوستت بدارم!

#زانیار_برور

☆☆°•●*● ــــــــــــــــ❤ــــــــــــــــــ ●*●•°☆☆

از آن رازها باشم

از آن رازها باشم

که توی یک مهمانی زنانه

عصرانه‌ای به صرف چای و شیرینی

هی بخواهد از من بگوید

و هی لبش را گاز بگیرد !




| زانیار برور |