نیچه اغلب از "دوست داشتن سرنوشت"

نیچه اغلب از "دوست داشتن سرنوشت"
سخن میگفت. منظورش این بود که بشر میتواند
مستقیما با سرنوشت رویاروی شود،
آن را بشناسد، شهامت به خرج دهد، آن را بنوازد،
به چالش کشد، با آن بستیزد و به آن عشق بورزد.
با این که براى ما "ارباب سرنوشت خویشیم"،
جمله‌ای متکبرانه‌ست، ولی ما را
از قربانی سرنوشت بودن محافظت می‌کند.
ما حقیقتا در آفرینش سرنوشت‌مان دخیلیم.

در جامعه‌ی ما

در جامعه‌ی ما لُخت کردنِ بدن راحت‌تر از
عُریان کردن روانی یا روحی است.
عرضه کردن بدنمان آسان‌تر از عرضه کردن تخیّلات،
امیدها، ترس‌ها و الهامات‌مان است که احساس می‌شود
شخصی‌ترند و مطرح کردن آن‌ها به دیگران موجب آسیب‌پذیری بیشتری برایمان می‌شود.

به دلایل عجیب و غریبی ما از برملا کردن چیزهایی که
برایمان خیلی اهمیّت دارند خجالت می‌کشیم.