تو روز دیگری هستی

تو روز دیگری هستی/ تو فردایی/ همانی که باید به خاطرش زنده بمانم/

"جبران خلیل جبران"

نغمه‌ها، سرانگشتان لطیفی هستند

نغمه‌ها، سرانگشتان لطیفی هستند
که حلقه بر در احساس می‌کوبند
و حافظه را بیدار می‌کنند
تا بتواند رویدادهایی را که گذر سالیان
برجا گذارده، به خاطر آورد.

جبران خلیل جبران

هزار پرده

دلم می خواهد قلبم را منفجر کنم
تا هر آنچه در آن گرفتار است
بتواند ترکش گوید
قلب‌های ما ، بس بهتر از خود ما هستند
و بین احساسات ما
و شیوه‌های ما برای کشف این احساسات
هزار پرده است

« شاعر : جبران خلیل جبران »

هنوز بدرود نگفته ای ، دلم برایت تنگ شده است

هنوز بدرود نگفته ای ، دلم برایت تنگ شده است
چه بر من خواهد گذشت
اگر زمانی از من دور باشی
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم هایت

و دلتنگی

روز های عشق چقدر شیرین‌ اند

روز های عشق چقدر شیرین‌ اند

رؤیا هایش چه گوارایند

غم واندوه شب‌ هایش چقدر تلخ‌ اند

و هراس‌ هایش چقدر زیادند


((جبران خلیل جبران))  

مترجم : الهام صالحی

پخته نخواهی شد ،

پخته نخواهی شد ،
مگر بعد از آنکه احساس کردی سرشار از سخنی
ولی لازم نمی دانی به کسی چیزی از آن بگویی ...

ای کاش می توانستم بگویم

ای کاش می توانستم بگویم
که با من چه می کنی
تو جانی در جانم می آفرینی
تو تنها سببی هستی
که به خاطر آن
روزهای بیشتر
شب های بیشتر
و سهم بیشتری
از زندگی می خواهم
تو به من اطمینان می دهی
که فردایی وجود دارد


جبران خلیل جبران

برای انهدام یک تمدن ۳ چیز لازم است:

‏برای انهدام یک تمدن ۳ چیز لازم است:
خانواده
نظام آموزشی
الگوها
برای اولی منزلت زن را باید شکست،
دومی منزلت معلم،
سومی منزلت بزرگان و اسطوره‌ها...

کسانی که به اجبار می کوشند

کسانی که به اجبار می کوشند
تا جذاب باشند،
بیشتر ار همیشه نفرت انگیز
به نظر می رسند!
جذابیت باید در ذات انسان ها باشد...

اگر زمستان بگوید بهار در قلب من است،

اگر زمستان بگوید بهار در قلب من است،
چه کسى زمستان را باور مى کند؟
در هر نقطه اى عشقى نهفته است...