ﭘﻠﮏ ﺑﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﻪ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﺮﺳﺪ

ﭘﻠﮏ ﺑﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﻪ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﺮﺳﺪ
ﭘﻠﮏ ﺑﮕﺸﺎ ﮐﻪ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺮﺳﺪ

ﭼﺸﻢ ﮐﻨﻌﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﮕﺬﺍﺭ
ﺑﻮﯼ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﯾﻮﺳﻒ ﺑﻪ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺑﺮﺳﺪ

ﺳﻨﮓ ﺑﺎ ﺗﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻭ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ:
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺑﻪ ﻟﯿﻼ‌ ﺑﺮﺳﺪ

ﺗﺮﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﻭﺩ
ﺗﺮﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺮﺳﺪ

ﻋﻘﻞ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ
ﻋﺸﻖ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻭﺍ ﺑﺮﺳﺪ !


ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﮕﺮ ..
ﺩﺭﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﺷﺎ ﺑﺮﺳﺪ

ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺍﻓﺸﺎﺭﯼ

هرگز گمان مبر که دلم را شکسته ای

هرگز گمان مبر که دلم را شکسته ای
با هر قدم که دور شدی، استخوان شکست ...

احسان افشاری ...

آن فرصت جاودانه را گم کردم

آن فرصت جاودانه را گم کردم

از هر دو طرف کرانه را گم کردم

در راه ، کلید ِ خانه را گم کردم

در راه ِ کلید ، خانه را گم کردم

احسان افشاری

بیراهه ی دور می زند بی تو دلم

بیراهه ی دور می زند بی تو دلم

لبخند به زور می زند بی تو دلم

هر وقت که دیر می کنی مثل سه تار

در مایه ی شور می زند بی تو دلم


"احسان افشاری"

من چه خاکی

من
چه خاکی
سرِ آن خاطره‌ها
بگذارم؟

تو اگر
سایه
به دیوارِ کسی
بگذاری . . . ؟


#احسان‌افشاری ‌