برف می باره کنارم باش تا که با هم قدم بزنیم

برف می باره کنارم باش تا که با هم قدم بزنیم
فرصت زندگی کوتاه بیا لحضه های خوب رقم بزنیم
برف می باره هنوز میشه که سپیدی ها رو باور کرد
یه کم از روشنایی ها گفت شعرهای خوب از بر کرد
برف می باره بیا با هم مرحم زخم آدما باشیم
میشه به آینده خوشبین بود بزار تو قلب آدما جا شیم
برف میباره آه چه حس غمگینی تو که نیستی کنارم اینجا
ما دو خط موازی هستیم بیا تا قدم بزنیم تو رویا
توی رویا برات چای میریزم این هوا با چای دلچسبه

تو هنوز قند لحضه های منی این هوا با تو چای میچسبه
منو تنها نزار تو این رویا عمر آدم برفیا کوتاه
این دفه نشد بسازیم ما ولی برفای خوب تو راهه
میرم و توی برف گم میشم مثل یه پرنده تنها
و تو می‌مانی و خیال من و چه خوب بود حس این رویا

مصطفی فردوسی ارا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.