مسیرِ راه ِ تو چشم انتظار افتادم

مسیرِ راه ِ تو چشم انتظار افتادم
برای آمدنت بی قرار افتادم
نگاه کن به سرم زندگی قیامت شد
از آن زمان که من از چشم یار افتادم
ز تنگنایِ قفس چون پرنده ی غمگین
به یادِ باغ و بهشت و بهار افتادم
بدونِ آمدنت زندگانی ام بگذشت
چقدر بی کس و تنها و زار افتادم
به قاب عکس تو من بی شمار خیره شدم
به خاطرات تو آن روزگار افتادم
به آستان تو چون خاک، گَرد و باد شدم
بلند می شدم و بی شمار افتادم
کمندِ زلف تو افتاد دل به بند کشید
اسیر و زار به شب‌های تار افتادم
شکست بغض گلویم زمانِ رفتنِ تو

به پیش ِ پای تو بی اختیار افتادم
بریز مست نگاهت به ساغرم ساقی
به یاد چشم تو امشب خمار افتادم

الیاس آبی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.