هر کس آمد آتشی در دل فروزان کرد و رفت

هر کس آمد آتشی در دل فروزان کرد و رفت
سینه‌ام را چون بیابان خشک و سوزان کرد و رفت

تک به تک هر بلبلی آمد به سروستان جان
دل به آوازش که دادم ترک پیمان کرد و رفت

ادعا بر عاشقی می کرد در ظاهر ولی
خنجرش را عاقبت از رو نمایان کرد و رفت

خانه‌ی دل را سپردم با کلیدش دست عشق
بی مروت آن بنا از پایه ویران کرد و رفت


هر چه کردم درد را درمان شود لیلای من
سنگدل در چشم مجنون مو پریشان کرد و رفت


مرضیه شهرزاد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.