آسوده باش و بیا ببین دوام عشق

آسوده باش و بیا ببین دوام عشق
سالهازندگی کرده ام از قوام‌ عشق

نامت بجان ودل بودو مال دیگران
درفکرتو بودم هرروز به فام عشق

مقصد تو بودی و معشوق بوده ای
در فکر تو بودم هر شب بنام عشق

بوسیدم ازروی تومن دوش در دلم
ساکت نشستی و گفتی بجام عشق

بغزت گرفته بود و چهره ات حزین
درخواب گریه کردی به شام عشق

ترفند دیگران شدی و همرنگ دل
هم سنگ بودی ورفتی بدام عشق

زیبا سروده های مرا مشتری شدی
همسر گزیدی و رفتی به دام عشق

من ماندم و سی سال به سوز دل
درحسرت باران نشستم برام عشق

فسرده شده انتظار و تو هم آمدی
از نو مرا تو انداختی به قام عشق

وابسته کردی و مرا کشتی عاقبت
با رفتنت شدم دوباره بخام عشق

بر گرد و بیا تو هم لطفی دگر بکن
من گریه کردم و رفتم به بام عشق

تقدیر تو من بودم و تحریر نیست
آنکس گفته ام شکست مرام عشق

از جعفری مشو گریز و فند روزگار
میآورد تو را هم دوباره بنام عشق

با من ازسپیده بگویید و حال دلش
دلتنگ او شده بودم آمدغلام عشق

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.