پاییز هم تمام شد

پاییز هم تمام شد
نیامدنت نه
انگار هیچ آینه‌ای مرا ندیده
که این‌طور شیشه‌ها اشک می‌ریزند
وقتی ‌گریه‌ام تمام شد، تازه داشتی بالا می‌آوردی
ابر پشت هیچ خورشیدی نمی‌ایستد
نگاهم کن، چگونه بُغض به زیر گلویم رسیده
و آینه‌ها و شیشه‌ها و ابرها مرا ترک کرده‌اند
پاییز هم تمام شد
حالا برای نیامدنت
فصل دیگری انتخاب کن


علی رفیعی وردنجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.