من متولد شدم

من
متولد شدم
وزندگی آغاز شد
کودکی و جوانی ام به سرعت گذشت
و من جا ماندم
چه کنم
در این سراب زندگی
در این دلواپسی های بعد از خوشی
اندکی آغاز زود بود
من در آرزوی موفقیت برای خودم ...
ولی تلاش نمیکنم...
آرزوی موفقیت برای شماست...
در عجبم
از مردی که برای تسخیر زمین نجنگید و کشته شد
و از زنی که از شوهرش بچه دار شد ولی ازدواج نکرد
دایره تلخ باورها کره زمین را تسخیر کرده
مشکلات بشر از جایی شروع شد که گفت
خدای من ...چه واژه ی زیبایی
ن ....چ واژه ی کهنه و بیجایی
خدای من منشا همه جنگ هاست
مگر خدا فقط برای من است
خدای من خدای همه آدم‌هاست خدای همه موجودات
شک نکن
عاقبت خواهم مرد
و این پایان آغازاست ولی پایان پایان نیست......


سید حجت اله طباطبایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.