من تماشای تو می کردم و غافل بودم

من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بقدر مژه بر هم زدنی


هوشنگ ابتهاج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.