ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بدترین حال دنیا وقتی ست که تو زودتر عاشق شده ای و باید صبر کنی تا معشوق
هم به پای تو برسد یا حتی نرسد. برایان معتقد است عشق به آدم ویران کننده
است و برای همین او عاشق سگش شده.
گاهی نگاهش می کنم و فکر می کنم کاش همه چیز به این سادگی بود. معشوق را به خانه می آوردی و با طنابی که به گردنش بسته ای می کشیدی.
می
گفتی من عاشقتم پس با من بیا. کندی و تندی قدمهایت را با من تنظیم کن.
همیشه در یک قدمی ام باش و اگر رفتی هم ممکن است یکی شکل تو در مغازه ای
انتظارم را بکشد...!
دکتر برایان از دودکش بالا می رود | آیدا احدیانی