آشنای دیروز شعرهای من

آشنای دیروز شعرهای من
کدام ستاره را از آسمان چشمانت
بدرقه ی حریر گونه هایت کرده ای؟
که اینگونه سطر به سطر شعرهای جهان
پُر از اندوه روزهای بارانی ست؛
شاید غریبه ای بدون چتر
از شهر شرجی نگاهت گذر کرده
که زمین گیر خیابان های دلگیر مژه هایت شده
تا قافیه ای ناب بنوشد
از غزلوارهِ پلک های بلند تو
همچون دیوانِ رُباعی های عاشقانه!


مرتضی سنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.