بلند شو آفتاب

بلند شو آفتاب
خسته ایم از شب
بلند شو
ابرها را به باد بده
ماه را بشوی
آبشار را شانه کن
آنگاه
مانتو چمنت را بپوش
فیروزه ها را بیاویز
عینک قشنگت را بزن
پولک سفید لبخندت را
بر گل سرخ لبانت بنشان
و آرام آرام
از هوای شب بگذر
و بر بلندای صبح بایست

تو که می خوابی
آسمان سرد و تاریک است
بیا
بتاب
آسمان را گرم و آبی کن
بیا که
دامنت گندمزار است و
گنجشک ها گرسنه اند

بلند شو
از سایه ها بگذر
آفتابگردان ها
چشم به راهت هستند
وقتی که آمدی
چشم در چشمانشان بدوز
بگذار
در سپیده ی چراغ بودنت
زندگی‌کنند.


رحمان_زارع

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.