گفتمش آرام جانت را که باشد ؟

گفتمش آرام جانت را که باشد ؟ گفت خموش!
گفتمش روح و روانت را که باشد ؟ گفت خموش!
گفتمش دل داده ای او را زِ کِی ؟ گفت از ازل...
گفتمش دیوانه ای ؟! گفت تا ابد.‌..
گفتمش هشدار! عقلت برده است
گفت در دیوانگی عقل از سرم دل کنده است
گفتمش جانا چه کس اینگونه دل را کرده مست؟!
گفت آن اللّٰه بی همتا که در هر لحظه هست...

پریسا عظیمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.