در کوچه، باغِ سبز خیالت دویده ام

در کوچه، باغِ سبز خیالت دویده ام
گیرا تر از نگاه تو، هرگز ندیده ام
دیوانه و ویرانه ی عشقم، ولی هنوز
عاشق تر از دل خودم، من دل ندیده ام
ای که تمام بود و نبودم فدای توست
حتی برای بودنت، از جان بُریده ام
در راه وصلِ عشق تو و چشم مست تو
هر چه بلا که باشد، آن را خریده ام
تا آن زمان که قلب من می‌تپد به مهر
معشوقه‌ی منی و من این را گزیده ام


ساغر روحانی فر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.