ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
وقتی خدا بهشت معطر درست کرد
از برگ گل برای تـو پیکر درست کرد
می شدکه مهربان وپرازعشق وبا وفا
اما تو را بـه شیوه ی دیگر درست کرد
یعنـــی برای عشوه ی خونریزت ای عزیز
ابرو نساخت ، تیغه ی خنجر درست کرد
او قصد خیر داشت که زیبایت آفرید
اما قشنگ بودن تو شر درست کرد
بالا بلند من تــو کجایــی و من کجا ؟
ما را مگر نه اینکه برابر درست کرد ؟
دانست که تا ابد به تو هرگز نمی رسم
روز ازل دو چشـــم مرا تــــر درست کرد
با چند استـخوان قفس سینه ی مرا
زندان بی دریچه و بی در درست کرد
تا خویش را همیشه بکوبد به سینه ام
قلب مـرا شبیـــه کبــــوتر درست کــرد
این شعر هم که مملو از اشک و آه شد
باید دوباره خــــط زد و از سر درست کرد