خدا به حضرت موسی گفت :

خدا به حضرت موسی گفت :
میخوام قومت و جوری بزنم نابودشون کنم
که هیچی ازشون باقی نمونه ...
موسی هم رفت و خبرو به قومش داد ...
مردم به تکاپو افتادن ترس گرفتشون ...
شروع کردن به دالان زیر زمینی کندن که برای عذاب برن داخلش ...
هر کسی هر چی میخواست بقیه بهش میدادن ...
همه به هم کمک میکردند تا موعد عذاب رسید ...
اما عذابی نیومد ...!!
همه رفتند پیش موسی و گفتند یا موسی ما رو مسخره کردی ؟!
اینهمه گفتی عذاب عذاب چی شد چرا نیومد ...
وحی آمد ما به مردمی که به خود رحم کنند رحم میکنیم ...
یارو برداشته پوشک بچه احتکار کرده اسم خودشم گذاشته
حاجی ، اسم خودشم گذاشته مسلمون ... مسلموونه ؟!!
نه بابا ، با اسم و ریشش نون میخوره ...
یارو رفته هفت هزار تا ماشین و انبار کرده به اسم مشکل فنی ...
ته و توش که در اومد یکیش آیینه نداشته یکیش ضبط ...
اسم خودشم گذاشته مسلمون ! آیا این مسلمونه ؟!!
یارو نشسته پشت میز ، مسئولیه که به خاطر این مردم اومده سر کار ...
اما به هر طریقی کار مردم و گره میکنه تا ناراضی بشن ...
خودش که داره بخوره ، بگرده بپوشه ، مردم ندارن برن بمیرن ...
آیا این مسلمونه ؟نه بابا وهابی و بهاییشم به فکر خودشون هستن ...
یارو با رای مردم اومده سر کار زلزله که اومد یعنی رفت برا همدردی ...
اما کفششم خاکی نکرد ، از ماشینش پیاده هم نشد ...
آیا این انسانه ؟! مسلمونیش و ول کن ....
درد زیاده حرف زیاده اما اونی که میاد میگه دین از سیاست جداس...
بدوون یه جا کارش میلنگه ...
چوون اونی که مسلمون باش حواسش هست چیکار میکنه ...
قدیما حوزه ها علمیه تو بازار بود بازاریا کلاس داشتن تو حوزه که چجوری
جنس بفروشن ، چجوری حلال حروم نکنن اونجوری میشدن حاجی بازاری ...
دین و از بازاری جدا کردن ، آیا خوب شد ؟
آدم خووب خووبه البته نمیخوام همه رو به یه چووب بروونم ...
کاش ما آدما برا لذت و هوس زودگذرمون خیلی کارا رو نمیکردیم ...
دل نوشت :
رسول اکرم(ص) فرمودند :
«ارحم من فی‌الارض، یرحمک من فی‌السماء»
به اهل زمین رحم کن تا آنکه در آسمان است تو را رحم کند...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.