کجا هستی عزیز دلم؟

کجا هستی عزیز دلم؟
مثل اینکه تو را گُم کرده‌ام ..
وقتی (از خواب) بیدار شدم شروع به شمردن ناخوشی‌های واقعی و خیالی فعلی خودم کردم و به حاصل جمع 6 رسیدم.

که اگر بخاطر تو عزیز دلم نبود، تویی که این انبوه درد و رنج را به این خاطر می‌توانی تحمل ‌کنی که پاداش یا کیفرش تنها رگباری از بوسه‌های بی‌پایان است،
دلیل کافی برای کج‌خلقی و حلق‌آویز کردن خودم محسوب می‌شد.


" فرانتس کافکا "
• نامه به فلیسه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.