عشق من!

همین دست‌های توست

که وجود تنم را شهادت می‌دهد

عشق من!

گفته بودم بدون دست‌هات

نیست می‌شوم؟

نگاهم کن...

 

"عباس معروفی"

حسودی ام می شود

حسودی ام می شود

به لباس‌هایت،

که هر روز تو را در آغوش می گیرند!

حسودی ام می شود

به بالِشَت،

که هر شب سرت را

روی سینه اش می گذاری!

حسودی ام می شود

به همه چیز؛

به همه کس...؛

به کسانی

که سال‌هاست

در کنار تو زندگی می کنند! 

می بینی؟

دوریت آنقدر دیوانه ام کرده

که هیچ تیمارستانی قبولم نکند!

 

"یاشار عبدالملکی"

دوست داشتنت شهریوری ترین خیال من است

دوست داشتنت
شهریوری ترین خیال من است
و نبودنت
سر آغاز بی مهری هایم ...

خنده ات
شکوفه ریزترین رویای من است
و نداشتنت
بهمن ترین حال و هوایم ...

محبوب من !
تو هستی ...
تو نیستی ...
و من تمام روزها
تمام فصل ها را
در خودم یکجا دارم ...!

#فرشته_رضایی

میدانی بیشتر از تمامِ شدن یک رابطه

میدانی
بیشتر از تمامِ شدن یک رابطه
سرد شدنهای یکهویی و بی دلیل است که آدم را عذاب میدهد
مثل بیمارهایی که میگویند رفتن و ماندنشان ۵۰-۵۰ است، و هر روز دلت میلرزد ...
میدانی
میکُشد آدم را این یکهویی سرد شدنها
مثل اینکه تنت گرم باشد و یکهو سطلی آبِ یخ بر فرق سرت بریزند ...!

#فاطمه_خرازی

هوا گرفته...،

هوا گرفته...،
زمین سرد
و مردمان سردند
بکش به دور من ای عشق، شال تنهایی...

من به خیلی چیزها عادت کرده ام

من به خیلی چیزها عادت کرده ام

عادت کرده ام بنشینم پشت میز عصرانه

از پشت پنجره آدم ها را تماشا کنم

چای بنوشم

سیگار بکشم

شعر بخوانم

تو نباشی

تو نباشی

تو نباشی.

 

| شیما سبحانی |

دوره ای ست که همه

دوره ای ست که همه
حتی در نهایت حیرت تو
دوست داشتن را با خط کش هاشان
سانت می زنند
تا مبادا یک جایی
یک چیزی
کم باشد
فدای سرم که تا نهایت پستی قد کشیدی
و کارت به جایی کشید
که خط کش به دست
مقایسه ام می کنی با این و آن
همان دو سه تا باران
همان یک بوسه
همین که شاعر شده ام حالا
عمری را کفایت می کند.

 

"مهدیه لطیفی"