از دوست بریدیم به صد رنج و ندامت

از دوست بریدیم به صد رنج و ندامت
از دوست به‌خیر آمد و از ما به‌سلامت

حالی دل مظلوم مرا غمزهٔ مستش
با تیر زد و ماند قصاصش به قیامت

از عشق حذر کن که بُود ماحصلِ عشق
خون خوردن و جان کندن و آنگاه ملامت

طی شد ز جهان چشمه‌ی خضر و دم عیسی
ایزد به لب لعل تو داد این دو کرامت...

#ملک_الشعرای_بهار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.