تو مرا آزردی... که خودم کوچ کنم از شهرت.. تو خیالت راحت! میروم از قلبت.... میشوم دورترین خاطره در شبهایت تو به من میخندی ! و به خود میگویی: باز می آید و میسوزد از این عشق ولی..... برنمی گردم ، نه !!!!! میروم آنجا که دلی از بهر دلی تب دارد... عشق زیباست و حرمت دارد......