تا طعمه حریق دیگری بشوم

تا طعمه حریق دیگری بشوم
به هر چخماق و
هر گوگرد و
هر برگ خشکیده ای
پناه می برم
تراشه چوبی از بلوط کهن سالی هستم
که چق چق سنگ پیشه وران مگر
گرما از تنم برهاند
در خموشی جانم
آتش به گر نشسته ای است
که خاکسترم را
در بند ناف
زبانه می کشد


((بهرام خاراباف))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.