تو رفتی

تو رفتی ...
و رفتنت بیش از هرچیز آمدنت را به یاد می آورد...!
چه ساده آمدی ...
آمدی...
و با آمدنت من را به یادم آوردی و هرآنچه از من باقی مانده بود،
...
همه را جان بخشیدی ...
دستانت، به پهنای آسمان، با سخاوت خورشید،
دستان یخ زده ام را گرما بخشید...
لبخندم را روح دمید، جانم را صفا و دلم را...
عشق... امید... فردا...
و امروز ...
تو نیستی
و اینها همه یادگاران توأند..

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.