بعضی جنگ‌ ها تمام نمی‌ شوند

بعضی جنگ‌ ها تمام نمی‌ شوند
حتی وقتی مرده باشی...
مثل یک سرباز مرده
که آخرین نامه‌ اش به دست معشوقش نرسیده
عاشقِ توام...

روی مزارم
کمی آغوش بریز!
که تمام شود این نبرد،
که تمام شود این درد...

#کامران_رسول_زاده

آسمان که نشد، چرا درخت نباشم ...

آسمان که نشد،

چرا درخت نباشم ...
وقتی
تو
در من
اینهمه پرنده ای؟
ذهنم
پُر از لانه هایی است
که برای تو ساخته ام !


"کامران رسول زاده"

آغوشت همانند "جنگ ویتنام" است

آغوشت همانند
"جنگ ویتنام" است
هرکه رفت یا برنگشت
یا اگر برگشت دیوانه بود!


(رسول زاده)

بانوی ترس های کودکی ام با تو می رود

بانوی ترس های کودکی ام با تو می رود
بانوی کودکی ام عاشق تو بود
بانوی چارشنبه های پُر از انفجار و دود
بانوی من همیشه تو را خواب دیده ام
بانوی مثل تو هرگز ندیده ام
بانوی شعرهای من از تو شکوفه داد
بانوی بوی تو اُفتاده دست باد
بانو
بهار من تویی

((کامران رسول زاده))

چطور دلت آمد؟...

چطور دلت آمد؟...
...
من حتی
دلم نمی آید
ادامه ی این شعر را بنویسم...
((کامران رسول زاده))

هیچ کس شبیه تو نیست..

همین چند روز پیش فکر می کردم!
می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم!
از همین چند روز پیش…

هیچ کس
شبیه " تــــــو " نیست…!

کامران رسول زاده

من از حضور تو در شب‏ هام پروانه ام..

تاثیر پروانه‏ ای حضور تو در شب‏ هام
همین شمعی‏ ست که دارم می سوزد،
همین عمری ست که دارم از دست می رود ،
همین بوی گل
که دارم مست می کند
من از حضور تو در شب‏ هام

پروانه‏ ام ..

"کامران رسول زاده"

کسی برایم قهوه بریزد،

کسی برایم قهوه بریزد،
کسی که فال مرا می داند،
کسی که حال مرا می فهمد،
و قصه بگوید برایم
هزار و یک بار ..

تا از سرم بپرد این خواب
که هزار سال است نمی گذارد
تو را برای یک بار هم که شده ببینم ..



" کامران رسول زاده "

عکست را..

عکست را انداخته ای و رفته ای ،
من هیچ
گناه این دیوار چیست ؟ ...

 

" کامران رسول زاده "

تو نمی فهمی ..

تو نمی‌فهمی ،
من حالم خوب می‌شود
وقتی با یک شاخه نیلوفر
هر روز
برای ندیدنت
کنار اسکله می‌روم ..
تو نمی‌فهمی ،
من حالم خوب می‌شود
وقتی با یک شاخه نیلوفر
هر روز
نمی‌بینمت ...
تو از کجا بفهمی
هر روز
با یک شاخه نیلوفر
غرق می‌شوم ؟!


" کامران رسول زاده"