اینجا بوقت ِباران

اینجا بوقت ِباران
دقایق ِّحضور به لحظه های ناب
کوک ست
دل باید سپرد
اینجا معاشقه ی زمین با آسمان ست ...

نیلوفر ثانی

سرمیرود از دلم

سرمیرود از دلم
باران ِ تو
صد پنجره تماشا
تابیده از دو چشم ِروشن ِ تو
دیوار هم باشی
این گوشه ترانه ای
میپچید چو پیچکی
به یاد وخیــال و جـان ِ تو

نیلوفر ثانی

آغازی دوباره

آسمان ابر بود
و خورشید پنهان ِکوه
و دشت در سکوت
سنگی تنها
درهجوم باد و محاط خار
و تنها
تنهــا
تنهــا

طوفانی آمد سخت
و غبار بر فراز
و هیچ در پیرامون

سنگ چشم گشود
از پس طوفان
قاصدکی بر دلش نشسته بود
و این
آغازی دوباره بود

نیلوفر ثانی

سهم من از عشق

سهم من از عشق
گل سرخی
تیغش بر انگشتم
خونی چکید

نیلوفرثانی

همین که میشود تو را از ماه بویید

همین که میشود تو را
از ماه بویید
خوب ست
من که تمام عمر شب بوده ام

نیلوفرثانی

پرم دادند پروانه شوم..

پـَرم دادی
پــروانه شوم
من دلم
به پیله ی ِ دستــان ِتو
خوش بود

"نیلوفرثانی"

درکجای این جهان گم شده ای

که هیچ راهی

تورا به من نمی رساند

در کجای جهان گم شده ام

که هرچه می روم

به حوالی تو نمیرسم

"نیلوفر ثانی"

اگر آمـــدی خــبرم کن

اگر آمـــدی
خــبرم کن
در خــانه بــمانم
که از انــدوه نمــیرند
شــمعدانیهای ِ منتــظر و ُماهــی های ِحـوض
وَ لبخنــدی که بشوق
برلبانم میبنـــدد ،
که تـــو بیایی ُ کســی خـــانه نبـــاشد ....
«نیــلوفر ثانی»

نوبت عاشقی وُعشق همین امروزست..

من به اندیشه ی یک کوچه حریصم
من به آن قامت ِ برخاسته ی سروی در باد
و به آن سایه ی نمدار سر پرچین
ظهر تابستان ..
من به باور دریایی تو محتاجم
که تمامم کند از عشق
که فرو شویدم از باران
که مرا دست به دست تو دهد
رویـا ..
من با آهسته ترین نغمه ی آغاز تو همراهم
که درونم بوزد نشئه ی پرواز
برساند به حقیقت ، به رگ ِ سرخ حیات
من به آن خوب ترین
حس ِ بارانی تو نزدیکم
و به این حادثه ایمان دارم
نوبت عاشقی وُ عشـق
همین امروزست ..


"نیلوفر ثانی "