در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد

در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد

از بوسه به درگاهم


مردابِ عطش دارد این بستر نفرینی

من عشق نمی خواهم


گمشید جماعت تا،

تابوت کج و کوله ام بر زمین باشد


من عشق نمی خواهم،

یک جمله از این معنی،گفتیم و همین باشد


علیرضا آذر

پنجه هایی که تنم را به زمین کوبیدند

پنجه هایی که تنم را به زمین کوبیدند

بعد سی سال که شلوار نگاهم خیس است

سنگ هایی که پشیمانی شعرم بودند

بعد سی سال نوشتن دهنم سرویس است!


علیرضا آذر

با مـــن قدم بزن، تنهاتــــر از همه

با مـــن قدم بزن، تنهاتــــر از همه
اِی مصرعِ سکوت، در شعرِ همهمه
با مــن قدم بزن، چله نشینِ عشق
فرمانروای قلب در سرزمینِ عشق...


#علیرضا_آذر

به تکرار یک فصل دائم رسیدم

به تکرار یک فصل دائم رسیدم

زمستان

زمستان

زمستان

زمستان




| علیرضا آذر |

تو نباشی

تو نباشی
من
از آینده ی خود پیرترم ...


#علیرضا_آذر

عشق آن اگر باشد که می گویند

عشق آن اگر باشد که می گویند
دلهـــای صـــاف و ساده می خواهد
عشـــــق آن اگـــــر باشد که من دیدم
انســـــــان فوق العــــــاده مـــــــی خواهد
سنـــــــــی نـــــــدارد عاشقـــــی کـــــــــردن
فرقــــــــــی نــــــــــدارد کودکــــــــــی ، پیــــــری
هـــــــــــر وقــــــت زانــــــــــــو را بغــــــــل کــــــردی
یعنـــــــــــی تـــــــو هــــــــم بـــــــا عشـــــق درگیــری ... ////

علیرضا آذر

حالا کجا با این همه تندی؟

حالا کجا با این همه تندی؟

من هرچه کردم با خودم کردم

جان علی امروز با من باش

بنشین! برایت چای دم کردم

"علیرضاآذر"

عشق آن اگر باشد که می گویند

عشق آن اگر باشد که می گویند

دل های صاف و ساده می خواهد

عشق آن اگر باشد که من دیدم

انسان فوق العاده ای می خواهد

"علیرضاآذر"

آرزوی محال یعنی این..

تا هیاهویِ ریل می‌آمد
می‌دویدم تو را نگه دارم
حال و روزم مگر چقدر ابریست
که پس از هر قطار میبارم

در تمام قطارها مردم
زندگی در خیال یعنی این
آخرین کوپه هم تو را کم داشت
آرزوی محال یعنی این ...

 

" علیرضا آذر "