از در درآ درآ که دلم بی قرار توست

از در درآ درآ که دلم بی قرار توست
گلزار من شکفته ی ابر بهار توست

ای روشنایی سحر ای لطف صبحدم
بیدار چشم شب همه در انتظار توست

پنهان نمی شوی که تویی نور آفتاب
در پرده ای و ماه همان پرده دار توست


در پرده تیغ آتش خورشید کی ش؟
در این کبود سرد شکاف از شرار توست

اجر شکیب دشت بر ایام سرد دی
گل خند و خنده های بلند هزار توست


ای گوهری دل که تویی هان نگاه کن
این آبدار لعل دل من نثار توست

دور است دور دور

دور است
دور دور
فریادهای کو
تا او نمیرسند
فریادهای کو
در بعد های فاصله سرگشته می شوند
دور است


دور دور
پشت هزار تو
پشت هزار پرده به طول هزار سال
خورشید من
از من
دور است
دور دور

از : سیما یاری