شبیه تو نیست

شبیه تو نیست
بهار و تمامی ِ این قاب‌های قشنگ ش ...
تو
یک حسّ رؤیایی ِ چار فصلی . . .

ـــــــــــــــــــــــــــــ
سید علی میر افضلی

+

دم به دم ای‌کاش
راهی‌ات باشـم
مقصـدم باشی!

سید علی میرافضلی

مثل گلدان که دلتنگِ نور است

مثل گلدان که دلتنگِ نور است

مثل صحرا که دلتنگِ باران؛

آی دلتنگیِ من!

 سیدعلی میرافضلی

تــو را دوسـت دارم

تــو را دوسـت دارم

و در شهـــــر ِ رؤیــــا

جنــــونـی از ایـن تــــــازه‌ تـــــر نیسـت.



"سیــــد علـــی میـــــرافضلــــــی"

من عاشقِ دو چشمِ توام

من عاشقِ دو چشمِ توام

باران، بهانه است.

باران نمی تواند

یک سطر هم شبیه تو بنویسد

سیدعلی میر افضلی

عشق

برای بادها

فرقی ندارد عطر گل با بوی نفتالین

برای بادها

شکل هم‌اند اسفند و فروردین ؛

منم اینجا

که هر وقتی و هر جایی و هر عطری و هر چیزی

برایم حس و حال دیگری دارد.


"سیدعلی میرافضلی"

نگاه توست..

همین بارانِ آهسته

همین نجوایِ گنجشکان

همین عطری که می‌آید ؛

نگاه توست.

"سیدعلی میرافضلی"

برایم کتابی بخوان

برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد
و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است
و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن.
کتابی که بوسیدنت را
به باران بدل می‌کند
و خندیدنت را
به دریای آرام ..
برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت...

 

"سیدعلی میرافضلی"

خداوندگاری که عشق است

خداوندگاری که عشق است
به اندازه داشتن نه
به اندازه خواستن می‌دهد.
زمین ضرب‌ در باغ
زمین ضرب‌ در عطر باران
زمین ضرب ‌در شور گنجشک...
و آدم که آمد
و آدم که دلتنگی‌اش را بسر کرد
و آدم که توجیه تنهایی‌اش شد
گمانم که رازش همین چیزها بود.
خداوندگارا!
اگر عشق، رنج است
مرا بهترین دسترنج است.
سید علی میرافضلی

برایم کتابی بخوان

برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد
و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است
و هرفصل آن، شاخه‌ای از رسیدن.
کتابی که بوسیدنت را
به باران بدل می‌کند
و خندیدنت را
به دریای آرام ..
برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت .
.

" سیدعلی میرافضلی "