هرچه تو را به یاد خدا انداخت

هرچه تو را به یاد خدا انداخت
‏‏آن را دعوتى از خدا بگیر
‏‏خیرى براى توست
آن را دریاب

ای خدای مهربانم

ای خدای مهربانم

وقتی دلم ناآرام است ،

میدانم در جایی تو را از یاد برده‌ام!

مرا دریاب و به قلبم فرود آی

که این خسته دل ،

نیاز دارد نگاهت را ...

همراهی و عشق و آرامشت را

تورا کوک کرده ام سر ثانیه مردن

تورا کوک کرده ام سر ثانیه مردن
هیچ مرگی جرات آن لحظه را ندارد
که مرا لمس کند
چون در آن ثانیه چشمانت پلک میگشاید
و تمام سنگها شکاف بر می دارند
قیامتی می شود پر از هیاهو
زمین لبریز از طغیان
هیچ کس سراغ از هم نفسش نمیگیرد
اما من خدا را به قلبم گره میزنم
و در پی تو تمام محشر را
وجب به وجب صدا میزنم
مرا چه باک از مرگ
وقتی
شوق گیسوانت خدا را نظاره می کند