اگر چه شمعی و از سوختن نپرهیزی

اگر چه شمعی و از سوختن نپرهیزی

نبینمت که غریبانه اشک می‌ریزی

 

هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن

بخند! گر چه تو با خنده هم غم‌انگیزی

 

خزان کجا تو کجا تک درخت من! باید

که برگ ریخته بر شاخه‌ها بیاویزی...

فاضل نظری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.