امشب ماه خودش از پنجره به دیدار من آمد!

امشب
ماه
خودش از پنجره
به دیدار من آمد!

حالا
دیگر
باور
می کنم
که
ماه
از عشق من
به خود
پی برده!

فرشته سنگیان

گل، نشانه داری ست

گل،
نشانه داری ست
از ملکوت!
آمده تا
افشا کند
شمه ای
زآنهمه زیبایی!


فرشته سنگیان

چشمانم را می بندم

چشمانم را می بندم
درونم
پر از تو می شود!
دیگر بهتر از این؟!


فرشته سنگیان

سپاس از او

سپاس از او
که شکوهِ هزار نامش
زمستانم را گرم کرد!
فرشته سنگیان

من امشب، میوه یِ ماه را چیدم!

من
امشب،
میوه یِ ماه را چیدم!

چشمِ دلم روشن
شاید به یُمنِ آن
خواب تو را دیدم!

فرشته سنگیان

آیینه یِ دریاست آسمان

آیینه یِ دریاست آسمان
یا آسمان غرقِ در دریاست؟
پرده ها را به کناری بزنیم
این دو غرقِ تماشایِ همند!

فرشته سنگیان

نازنینا!

نازنینا!
اگر
حال من
به شکل نامه بود؛
بی گمان
می دیدی
که
خیس است
"دوستت دارم"
ز اشک چشم!


فرشته سنگیان

می دانم آخر گم خواهم شد

می دانم
آخر
گم خواهم شد
در حیرت
در عشق
در نور!


فرشته سنگیان

من بهشت را

من
بهشت را
نه در آسمان،
که در زمین
آن هم
با تمام مختصاتش؛
زیارت کردم!
آری،
درست
به وقت
دیدار یارانی هم دل!


فرشته سنگیان