همگان به جست‌ و جوی خانه می‌گردند

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌گردند
من کوچه‌ خلوتی را می‌خواهم
بی‌ انتها برای رفتن
بی‌ واژه برای سرودن
و آسمانی برای پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن

سیدعلی صالحی

پرنده،

پرنده،
هی پرنده‌ی بی‌پروا
در پیِ آن فوجِ گمشده بر مِه
آشیان مساز !
من ساختم،
باد آمد و همه‌ی رویاها را با خود برد...

من از میان همه‌ی شما،

من از میان همه‌ی شما،
منتظر کسی بودم، که نیامد!

سید علی صالحی

حالا دیگــــــــــــر دیــــــــــــر است

حالا دیگــــــــــــر دیــــــــــــر است
من نامِ کوچه‌های بسیاری را از یاد برده‌ام
نشانـــــــی خانه‌های بسیاری را از یاد برده‌ام
و اسامــــــی آسان نزدیکترین کسانِ دریـــــــا را
راستــــــــــــی آیا بـــه همین دلیلِ ســــــاده نیست
کــــــه دیگـــــر هیـــــــــــچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد؟!

سید علی صالحی

آیا اشتباه از ما بود

آیا اشتباه از ما بود

که نفهمیدیم بعد از تو

دعای دریا را با کدام زبان بریده

باید خواند؟

بعد از تو دیگر هیچ شمایی شبیه شما نیامد .



سید علی صالحی

دانه می دهم گنجشک های صبحگاهی را

دانه می دهم گنجشک های صبحگاهی را

پشت پنجره ام

از خرده شعرهایی که شب

از دست های تو

می ریزد بر بی خوابی ها

و بالش لبریز از امیدم


سید علی صالحی

کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح

کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح

ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ:

ﺑﺎ ﺩﺳﺖِ پر ﺁﻣﺪﻩﺍم ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ

ﺑﺎ ﻗﻠﺐﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ

ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦها ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ

ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ.

#سیّدعلی صالحی

ای کاش می‌دانستی

ای کاش می‌دانستی


در چشمْ‌به‌راهیِ آن مونسِ مشرقی


درگاهِ این خانه از چند دریای گریه گذشته است.

 

خیلی وقت است


بعضی واژه‌ها یاری‌ام نمی‌کنند


مانده عزیزم ... تا تو شبی شاید


گوشه‌ی دفتر موشْ‌خورده‌ای از غبار آن سال‌ها


سطری از حکایتِ مخفیِ مسافرانِ ما را به‌یادآوری!

 

ما ستاره‌ها دیدیم


که دست از عطرِ آفتاب شستند و


در شبِ گلوبُرانِ ماه


از پا درنیامدند.

 

حالا هی نپرس


قصه‌ی غمگینِ آن همه دوست


به کجایِ این بوسه کشید


که لب‌های تشنه‌ی تو هنوز


از طعمِ ترانه می‌لرزند!

 

سیدعلی صالحی

خسته ام. خسته ری را.

خسته ام. خسته ری را.
از خانه که می آیی
یک دستمال سفید
پاکتی سیگار

گزینه شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور.
احتمالِ گریستنِ ما بسیار است.

سید_علی_صالحی

و هی به تو فکر می کنم..

و هی به تو فکر می کنم..

مخصوصا

به تو فکر می کنم..

آنقدر فکر می کنم..

که یادم می رود

به چه فکر می کنم..

"سیدعلی صالحی"