عالمی داریم میان غصه ی دلگیرمان
یاوری داریم میان دشت بیتابیمان
آفتی گشتیم و چون مور و ملخ افتاده ایم
بر تن خسته و غمگین و پریشان حالمان
ما چه گوییم که از نعمت روز آگاهیم
خوش نداریم شب رها سازیم ز بیداریمان؟
یار این جاست ولی جای دگر ما رفته ایم
چون توانی نیست بر شانه کشیم آیینمان
ای خوشا آن لحظه ای را که تو از قلبم روی
ما بمانیم و خدا و خاطره از عشقمان
مهرسا کلهر
این جهان مانند ماری خوش خط و خال است هنوز
رسم دنیا مثل سابق مثل هر سال است هنوز
عمر ما رفت و بهار آرزوها را ندید
بر درخت آرزوها میوه ها کال است هنوز
انتظار خوبی از دنیا سرابی بیش نیست
چشم این دنیا فقط دنبال اموال است هنوز
هر کسی دل بسته بر دنیا زمان را باخته
خوش به حال آنکه می فهمید و خوشحال است هنوز
زندگی گویا فقط بر کام دلالان خوش است
پیش پای ما ولی صد گونه گودال است هنوز
با چه شوقی باید اصلا دل به این دنیا سپرد
خاطراتم پیش چشمم مثل سریال است هنوز
سهم ما از روز اول رنج و حسرت شد ببین
قلب ما از دست این دنیا لگد مال است هنوز
دل به دست یک جهان دیگری باید سپرد
چون در اینجا رنج و حسرت سهم هر فال است هنوز
سعید غمخوار
رفته ای ...
اما نمیدانم
چرا، هنوز نسیم صبحگاهی
موج های،
خاطرات و عطر تو را با خود به همراه دارد
فاطمه دانشور
تار بودم که تو تصویر مرا نقش زدی
جمله بودم به کلامی تو مرا بخش زدی
کل عالم که نبودی و تو بودی ملکا
تاختم بخت، رمانیدی و بر رخش زدی
آرش مسرور
آتش عشق تو پاییز و دلم همچون برگ
مست عشقت شده و رقص کنان می میرد
علی کسرائی
آنهمه حرمت کجاست ؟
نکند رفت بسوی بلبشو
من حس کردم ضربه شو
من شنیدم نعره شو
همچو بالگردی ز بین ما گریخت
من حس کردم گرد و خاک و،
بادهای پَره شو
باید دنبالش بگردم
ناتوانم طی کنم زندگی ام را ،
بدون حرمتی
مثل اینست که بگویند :
بپر درمیان رودِ زندگی ،
اما تر نشو
حرمت ،
الزامیست برای زندگی
همچون یک جعبه ی سِحرست ،
به دستِ ساحری
بس می ارزد به ازای عمر،
بخرم جعبه شو
حلقه ی حرمت ،
نامزدت میکند با اوجِ فلک
به دست می آورم بی شک
حلقه شو
یکی میگفت میفروشم حرمتم را
به پولش نیاز دارم
به او گفتم :
هیچوقت این کاررا مکن و،
خر نشو
بهمن بیدقی
من همه عمردر پس قافله دل رفتم
در حسرت دیدار سالاری دل، ول رفتم
جُستم ،نیافتم وندیدم گم شدۀ حسرت ها
افسوس گذشته که پی آوارگی دل رفتم
عبدالمجید پرهیز کار
سبزی پلو با ماهی ، بِکش براش چه ماهی
زرشک پلو با مرغی ، سیب زمینیِ سرخی
باقالی پلو با گوشته، یواش بخور نسوخته
شویدپلو تو سفره ، یه دیس ببر تو حجره
کته پلوی عالی، خوردن داره تو ساری
شیرین پلو قدیمی ، دست پخت اون رحیمی
باقالی قاتویِ گیلان ، ببر به آس میلان
هویج پلویِ شیراز ، بزار رو میز نگیر ناز
رشته پلو ریش ریشه ، گوشت قلقلی ، پیش پیشه
عدس پلو با کیشمیش ، نذر ی بگیر پیش و پیش
لوبیا پلو با کوفته ، داغ که بودش تو فوت دِه
مرصع پلو ،خوش طعمه، لذیذ باشه بر همه
کلم پلویِ شیراز با قلقلی چه زیباست
آلبالو پلویِ مَلَس ، ترش و شیرینشم هست
بخور عزیز با مزه اون غذایِ خوشمزه
رنگین بشه سفره ها با بودنِ خربزه
محمد هادی آبیوَر