شاید میخواهد گریه‌ ام بگیرد؛

شاید میخواهد گریه‌ ام بگیرد؛
اما غمگین‌ تر از آنم!

عباس‌نعلبندیان

فصل پاییز

پاییز در نیویورک همینقدر قشنگه
                                

                                
                                
                            </div>
                            <div class=

محمد

توقف کن یک لحظه

توقف کن یک لحظه
در میخانه را بشکن
کرشمه می کند، باران
میانه سایه دشمن
توقف کن تا شاید
جنون عشق برگیری
نشان دارد، زلفانت
هنوزهم، با خود درگیری
به یک بوسه قناعت کن
جلا ده دیدگانت را
تبسم کرده می داند
چه جادویست و تدبیری
صداکن لیلی جان را
بزن مستانه آوازی
حقایق خوب می دانند
سکوت را نیست، پروازی

منصور نصری

آدم چقدر خالی‌ست از خودش

آدم چقدر خالی‌ست از خودش
وقتی پر است از یادِ کسی...

معصومه‌صابر

کلاغ

کلاغ
حنجره‌اش زخم‌دارِ آوازی‌ست
که پرندگان دیگر نمی‌خوانند...

بیژن‌نجدی

اگر عشق

اگر عشق
تنها اگر عشق
طعم خود را
دوباره در من منتشر کند
بی‌‌بهاری‌ که تو باشی‌
لحظه‌ای‌ ادامه نخواهم داد
منی‌ که حتی
تا دست‌هایم را
به اندوه فروختم

پابلو‌نرودا

من ساحل دلت را به دست خواهم آورد

من ساحل دلت را به دست خواهم آورد
مثل مرده‌ای که به جزیره زیبایی می‌رسد
سر بر زانو نهاده به تو می‌اندیشم.


آندره‌آ‌لپونه

همه ی حرف دلم

همه ی حرف دلم
باتو همین است که دوست.
چه کنم حرف دلم را بزنم یا نزنم ؟

گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما ...
کو "دلی" تا که به دریا بزنم یا نزنم ؟؟

قیصرامین پور

به آینه گفتم «فرصت کم است

به آینه گفتم «فرصت کم است
وقتی برای شمردنِ بهارهای رفته نمانده‌،
دستی به موهایم بکش
هرطور شده باید این فصل زیبا بمانم»

لیلا‌کردبچه