یاد تو می افتم..

راستی این روزها از هر خاطره ای که گذر میکنم ...
یاد تو می افتم
حق با تو بود
خیلی دیر شده و من فکر می کنم دیگر وقت رفتن شده
زمان هزار بار هم که بنوازد
من از تو دور مانده ام ...
آنقدر دور که مرا نمی بینی و من
هر روز که در آیینه نگاه می کنم
تو را به یاد می آورم که می گفتی :
بهار چقدر خسته به نظر می رسی
تو بی من طاقت نمی آوری ...
پیر می شوی دختر ؛
دل بکن بیا از اینجا برویم ...

حق با تو بود پیر شده ام
درست بعد ِلحظه لحظه نبودن هایت ...
می بینی ؟!


"بهار حق شناس "

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.