از عشق تو نمی تونم

از عشق تو نمی تونم
یه لحظه غافل بمونم
فکر تو از سرم می ره؟
بد عاشقم نمی تونم


دلم چه تاب تاب می کنه
بردار دیگه اون گوشی تو
راز دل عاشقمی
وقت شه که رو بشی ت
و


( کاشکی یه روزیم بیاد
بگم که از تو بیزارم
نمی تونم نمی تونم
آخ که چقد دوسِت دارم


شبای مهتابی، می خوای؟
حالت بی تابی، می خوای؟
نگاه توفانی من
تو روز آفتابی، می خوای؟ )



تب و شبم با قافیه س
روزا رو تا شب می کنم
گُر می گیره کل تنم
همش واست تب می کنم

خراب چشمای توام
ساده نگیر خرابتم
جای دیگه مستی نکن
آخ عشق من شرابتم


( کاشکی یه روزیم بیاد
بگم که از تو بیزارم
نمی تونم نمی تونم
آخ که چقد دوسِت دارم

شبای مهتابی، می خوای؟
حالت بی تابی، می خوای؟
نگاه توفانی من
تو روز آفتابی، می خوای؟ )

زهرا گودرزی فرد

یه دیدار تا تو رو خواستن

یه دیدار تا تو رو خواستن
میون من و تو، همین فاصله است
نگاهت همون نقطه ی اتصال
لبای تو آشوب یه زلزله است

دو نقطه،دوتا خط و دوتا مسیر
دوتاسر، وقت بازی به هم
می چرخه برای خودش سرنوشت
رسیدن خط موازی به هم


همون لحظه من با چشم تو
مث طرح آیینه رو راستم
اگه سهم من نیستی پس چرا
تو رو دیدمت، من تو رو خواستم

شنیدن سرآغاز فهمیدنه
یه عمره صداتو صدا می زنم
تو این جاده ی درک چشمای تو
منم بدجوری آشنا می زنم

دو نقطه،دوتا خط و دوتا مسیر
دوتاسر، وقت بازی به هم
می چرخه برای خودش سرنوشت
رسیدن خط موازی به هم

همون لحظه من با چشم تو
مث طرح آیینه رو راستم
اگه سهم من نیستی پس چرا
تو رو دیدمت، من تو رو خواستم


زهرا گودرزی فرد