ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پاهایم که رو به راه شود
زخم هایش اگر خوب شود
دوباره راه می افتم
عشق ، مرا
از تمام سربالایی های "نیامدنت"
بالا می برد
من این
پیچ و خم های به تو نرسیدن را هم
دوست دارم!
مینا_آقازاده
آزارهایــت
آه های زیـادی را
در سقفِ سینـــه ام تنیده است…
همیـن روزها
فراموشی ات را بر می دارم
گوشـــه گوشــه ی این سینه را
از غبـــارِ غصـّه هایت
می تکــانم…
مینا آقازاده
تو بر نمی گردی...
وَ این غمگین ترین شعر جهان است!
که ترجمه نمی شود ؛
یعنی تو را
به هیچ زبانی
نمی توان برگرداند؟!
مینا آقازاده
برای ایستادن من
هزاران زن زمین خوردند
وَ هزاران زبان
زنده به گور شدند در گورِ دهان...
چه حرفها پشت لبهایم ماند و شعر نشد
حق های کاغذی ام را تاریخ
در جیب هایی تاریک
مچاله کرد و من
سالهاست در سنگر شعر پناه گرفته ام
مینا_آقازاده
مرا ببخش اگر
نتوانستم
بیشتر از این برایت جوان بمانم
تقصیر روزگار بود ؛
روزهای نیامدنت را
روی دیوارِ صورتم خط می کشید...
مینا_آقازاده
گریه را اگر
قالب شعری می دانستند
من تا کنون دیوان های زیادی سروده بودم!
مینا_آقازاده
پاهایم که رو به راه شود
زخم هایش اگر خوب شود
دوباره راه می افتم
عشق ، مرا
از تمام سربالایی های "نیامدنت"
بالا می برد
من این
پیچ و خم های به تو نرسیدن را هم
دوست دارم!
مینا_آقازاده
عشقِ تو
مثل هوای دَم صبح است ؛
تازه اَم می کند...!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را از دوست داشتنت پُرکنم
مینا_آقازاده
ساحل که تو باشی ؛
ترسی از صخره ها نیست !
هزار بار به سویت
موج برمی دارم
سرم به سنگ می خورد اما
دوباره برمی گردم
دوباره برمی گردم ...