اگر می خواهی دوستت بدارم

اگر می خواهی دوستت بدارم
بیدارم مکن عشق من
بیداری ناگزیری است
که راه دروغ را رسم می کند

کاش اینجا بودی ، همین کنار خودم

کاش اینجا بودی ، همین کنار خودم
و من یادم میرفت که ،
خسته ام ، خرابم ، ویرانم ...

در رفاقت رسم ما جان دادن است

در رفاقت رسم ما جان دادن است
هر قدم را صد قدم پس دادن است

هرکه بر ما تب کند جان میدهیم
ناز او را هرچه باشد می خریم

من احتمال اینکه تو دوستم بداری را،

من
احتمال اینکه تو دوستم بداری را،

دوست داشتم...

ییلماز_اردوغان

چنان دلبسته‌ام کردی،

چنان دلبسته‌ام کردی،
که با چشم خودم دیدم

خودم می‌رفتم اما،
سایه‌ام با من نمی‌آمد..

حرفهای قلبم را بوسه کرده‌ام

حرفهای قلبم را
بوسه کرده‌ام

تا وقتِ دیدنت
بزنم به گونه‌هایت ...