ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از میانِ تمام چیزهایی که دیدهام؛
تنها تویی که میخواهم به دیدنش ادامه دهم.
از میان تمام چیزهایی که لمس کردهام؛
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم.
خندهیِ نارنج طعمت را دوست دارم.
چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است.
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زندهام.
عاشق بودن، ذاتِ من است..
کودک است شعر
گاهی از میان کلمات
بهانه *تو* را
می گیرد...
کیهان فولادی
وقتی دوستش داری یه راهی پیدا می کنی کنارش باشی
جهان اگر برپاست
هنوز کسی، کسی را دوست دارد
اگر چه دیر
اگر چه دور...
ﺑﺎﺩﯼ
ﺑﺬﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ وُ ﺭﻓﺖ
ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ُ ﺍﯾﻦ
ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﻗﻄﻮﺭ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ
ﻭﻫﺰﺍﺭ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﯼ ِ ﺷﮑﻔﺘﻪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩَﺕ...