| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم،
حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم.
تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
– لیو بوسکالیا
پشت سکوت لحظه های سختی گذشته ؛
که با بارور شدن غم واژه ای به بنام
(سکوت)!
متولد شد.
دریا فرخه پور
در رویاهایم می سازم,می بخشم!
آباد می کنم!
چشم باز می کنم!
آبادیهایم دچار حصر و حسرت شدهاند!
غلامحسین افراس
بزرگترین روز زندگیِ همهی ما روزی است که
مسئولیت تمام نگرشها و رفتارهایمان را تماموکمال بر عهده بگیریم.
– جان. سی. مکسول
شاد باشی تو مدام
مثل باران و بهار
کام شیرین همه وقت ..
و فضایی شادان
و تنی سالم و ..
دور از تب و درد
سرنوشتت باشد
شادیت شادی من
شادم از شادی تو
شاد باشی همه عمر
#حسنبیگی
وَاللّه، حیف دست تو و دستهای من
باید قبول کرد که رفتی... خدای من!
رفتم که پشت خاطرههایم کفن شوم
تا سایهای چه دور بماند به جای من
بعد از تو آه حال غزل هیچ خوب نیست
بعد از تو آه، آه نمانده برای من
یادش به خیر! پشت مرا ناگهان شکست
آن دوستی که خواست بمیرد برای من
حالا شب عروسیتان مست میکنم
تا بُهتتان بگیرد از خندههای من
آقا! مبارک است، چه داماد خوشگلی!
خانم! مبارک است، به طعنه؟ نه وای من ـ
این خانه از همیشه خراب است تا هنوز
این سرنوشت بود نوشتند پای من؟
سیگار را دوباره سرو ته، دوباره...اَه
تلخی گرفت قهوه ایِ چشمهای من
از کوچههای کاشان تا پشت باغ فین
یک مرد دفن شد کمکم انتهای من
شعر از: مهدی فرجی
مرا به آنچه که بودم دوباره برگردان
به کدخدایی آبادی به دور از عشق
نه این رعیت خانه خراب و سرگردان
خدا! بریده ام از عشق و زندگی دیگر
به آیه آیه ی توبه به جان الرحمن
علی_حیاتبخش
ﻧﻪ ﮐﺴﻲ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﮐﺴﻲ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ
ﻧﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻱ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺎﻩ
ﺑﻴﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺮﮒ ﻣﮕﺮ ﻓﺮﻗﻲ ﻫﺴﺖ؟
ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻧﺼﻴﺒﻲ ﻧﺒﺮﻱ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺁﻩ…
فریدون_مشیری

