قرص جوشانم

قرص جوشانم
وقتی که بهم لبخند میزنی
حل میشوم
در دریای محبتت
آن وقت...
زندگی بامزه میشود!


نوشین صرافها

وقتی درمن آشوب می شود،

وقتی درمن آشوب می شود،
پیامبری
درهجایِ رستاخیزِ کلمات،
برانگیخته می شود،
برای واژه هایِ سرگردانم...!

روح انگیز هاشمی

تو ماهی و من خورشید

تو ماهی و
من خورشید
به من نگاه کن
آنگونه که
ماه
روشن شود
از خورشید
تو راهی و
من عابر
با من
همراه شو
تا سرمنزل مقصود


مهرداد درگاهی

تو کیستی !

تو کیستی !
که سفر کردن از هوایت را
نمی توانم...
حتی به بالهای خیال
!

محمد علی بهمنی

ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻪ،

ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻪ،

ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ...
ﺳﺨﺖ "ﺗﻮ" ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ!


"ﻣﺮﯾﻢ یزدانی"

به سوی خیابان تو می‌خزم

‌به سوی خیابان تو
می‌خزم
لابه‌لای چراغ‌های قرمز بسیار
که پس از این سیل
دیگر سبز نمی‌شوند
نگران کوچه‌های بن‌بست تو نیستم
سدها
خواب آب را
عمیق می‌کنند

یاور مهدی‌پور