برایت چه بنویسم ؟
هربار تلاش کردم
چیزی بنویسم
احساس کردم
قلبم از جایش کنده میشود
تا در سینهی تو جا بگیرد
غسان کنفانی
مترجم : اسماء خواجه زاده
گفتم...
فراموش کنم
آنچه ز گیتی دو چشمان تو دیدم
همه از خاطر من رفت
چشمان تو باقیست هنوز...
ابراهیم اولادی
چه کسی گفته پاییز دلگیر است ؟
اصلا انگ دلگیری به پاییز نمی چسبد
فصل انار ، فصل نارنگی
فصل رنگ های قرمز و نارنجی
فصل بادهای باموقع و بی موقع
که می پیچد لای موهایت و عطرش مرا مست میکند
فصل قدم زدن زیر باران
کجایش دلگیر است ؟
به هوای سرمایش دستانم را محکم تر میگیری
فصلی که دستانمان
بیشتر در هم گره بخورد
کجایش دلتنگی دارد ؟
قطعا نمیشود طعنه دلگیری را
به فصلی که با مهر می آید ، زد
پاییز شروع عاشقانه هاست
سیما امیرخانی
هر دو به هم عشق میورزیدند
اما هیچیک را یارای اعتراف آن به دیگری نبود
چه دشمنخو ، به هم مینگریستند
و بر آن بودند
از عشق بگذرند
عاقبت از هم جدا شدند و تنها
گاه در رویا در اشتیاق هم بودند
دیر زمانی بود مرده بودند و
خود این را نمیدانستند
هاینریش هاینه
برگردان : ناصر طهماسب
بدترین اتفاق در پاییز آن است که کسی برود
رفتن های پاییز با رفتن های دیگر فرق می کند
رفتن های پاییز در سکوت انجام می شوند
رفتن های پاییز شوخی سرشان نمی شود
و زندگی این را به ما خوب یاد داده بود
آدم هایی که در پاییز می روند هرگز بر نمی گردند
حتی اگر برگردند ، دیگر آن آدم سابق نیستند
و این خاصیت پاییز است که همه چیز را تغییر می دهد
کوچه ها را
خیابان ها را
پنجره ها را
خاطره ها را
درخت ها را
و بیشتر از همه ، آدم ها را
بابک زمانی
زندگی همین ست
آدمی تمام داشته هایش را
با یک جمله
یا حتی با تنها کلمه ای
می تواند از دست بدهد
اوغوز آتای
مترجم : سیامک تقی زاده
وقتی جاده ای هست
یعنی دیداری تازه می شود
باید رفت و نرسید
کیوان مهرگان
میان من و چشمهایت
آن هنگام که
چشمانام را
در چشمهایت
غرق میسازم
سپیدهی ژرف را میبینم
و گذشتهی کهن را
و آنچه را که نمیدانستم
میبینم
و احساس میکنم
هستی
میان من و چشمهایت
جریان دارد
آدونیس
مترجم : صالح بوعذار