هر دو به هم عشق می‌ورزیدند

هر دو به هم عشق می‌ورزیدند
اما هیچ‌یک را یارای اعتراف آن به دیگری نبود
چه دشمن‌خو ، به هم می‌نگریستند
و بر آن بودند
از عشق بگذرند

عاقبت از هم جدا شدند و تنها
گاه در رویا در اشتیاق هم بودند
دیر زمانی بود مرده بودند و
خود این را نمی‌دانستند

هاینریش هاینه
برگردان : ناصر طهماسب

عزیزم

داغی تابستان
بر گونه‌هایت
و زمستان سرد
بر قلب کوچکت
نشسته‌است
تغییر خواهی کرد
عزیزم
زمستان بر گونه‌هایت
و تابستان به قلبت
خواهد آمد...

هاینریش هاینه

من فقط به چشمان و قلب شیطانی تو مؤمن هستم

من به بهشت موعود کشیشان مقدس نما
باور ندارم
من فقط به چشمان تو مؤمن هستم
که نور آسمانی ام هستند
من به خداوندگاری که کشیشان مقدس نما
از آن سخن می گویند
باور ندارم
من فقط به قلب تو مؤمن هستم
و جز قلب ات هیچ خدایی ندارم
من نه به شیطان باور دارم
و نه به جهنم و عذاب آن
من فقط به چشمان و قلب شیطانی تو
مؤمن هستم

« شاعر : هاینریش هاینه »